پسر به دختر گفت: متن زیبایی است، تا من بروم آبی به صورتم بزنم تو آن را بخوان. 

در آن متن نوشته شده بود: خانم زرنگ! از این به بعد با هیچ پسری دوست نشو، اگر هم شدی، پیشنهاد رفتن به رستوران را قبول نکن! 

حالا این دفعه پول ناهار را حساب کن تا دفعه دیگر هوس دوستی با پسران و غذای مجانی نکنی! با این حال غذای خوشمزه ای بود. مرسی!

یکی از فعال ترین چنل دیسکورد | فعال ترین سرور دیسکورد

داستان کوتاه پرسش درست

داستان کوتاه دیدن خدا

ناهار ,پول ,غذای ,  ,متن ,کن ,پول ناهار ,ناهار را ,دفعه پول ,را حساب ,حساب کن

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

2NE1 X BLACKJACK ابرها می‌دانند شیمی و مواد شیمیایی مرکز اخبار فیلم و سریال :) متین طاهرنژاد لداری متولد چهارده آذر ۱۳۸۳ اعتقادی مذهبی درمان های پزشک برتر Sc مرکز تعمیرات ایسیو و برق خودرو الکار